دولت انگلیس با استقلال اسکاتلند موافقت کرد .

 دولت انگلیس اعلام کرده است که مردم اسکاتلند میتوانند بابرگزاری رفراندوم مستقل شوند .

 این درحالی است که منطقه اسکاتلند مهمترین منبع نفت و گاز بریتانیا میباشد .

 استقلال طلبان اسکاتلند اعلام کرند که هنوز وقت برای برگزاری رفراندوم مناسب نیست .

استقلال طلبان اسکاتلند  می ترسند که مردم اسکاتلند به استقلال رای ندهند چراکه دموکراسی در بریتانیا حاکم است و آنها همچون سایر شهروندان بریتانیا از تمام حقوق انسانی از جمله مشارکت سیاسی در کشور به شکل برابر با انگلیسی ها برخوردارند  و نیازی به استقال نمی بینند .  

قبلا اهالی ولز ، ایلند شمالی و اسکاتلند تحت سلطه انگلیسی ها که یکی از چهار منطقه اصلی بریتانیا میباشد بودند و از حقوق مساوی برخوردار نبودند و میل به واگرایی داشتند اما در حال حاضر در سایه دموکراسی و برابری  و امکان مشارکت مساوی در سرنوشت مشترک کشور میل به واگرایی کاهش و همگرایی اساسی و بنیادی شکل گرفته است .  

چندی پیش چک و اسلواکی به شکل مسالمت آمیز ازهم جدا شدند  و حتی خون از دماغ کسی هم نریخت .  

البته اتحاد ملل در کنار شناسایی هویت و حقوق آنها نتائج بسیار مفیدی دارد همچنانکه اهالی اروپا با میل و رغبت در کنار حفظ شخصیت ملی ، اتحادیه اروپا را شکل دادند و بسیاری از کشورها در آرزو و در انتظار پیوستن به این اتحادیه هستند .

 حالا مقایسه کنید بریتانیای شیطان پیر استثمارگر را با ایران عزیز که حتی اولیه ترین حقوق انسانی یعنی تحصیل به زبان مادری برای ملل غیر فارس اعم از کرد و بلوچ و ترک و ... ممنوع است و میلیونها نفر ازاهالی اهل تسنن حق ندارند در پایتخت ایران حتی مسجد داشته باشندو هرکس از حقوق انسانی برابر با هموطنان فارس زبان صحبت کند تجزیه طلب و جاسوس و ایادی بیگانگان خطاب و مجازات میشود . 

 در این کشور حتی دفاع از محیط زیست و دریاچه ارومیه اگر در آذربایجان و مناطق غیر فارس باشد ، برابر با واگرایی و تجزیه طلبی خوانده میشود .  

اخیرا 26 فعال طرفدار حفظ دریاچه مجموعا  ارمیه به 1390 سال زندان و هزاران ضربه شلاق محکوم شدند .  

اما

ارمنی ها که اقلیت کوچکی بیش نیستند هم به زبان مادری خود تحصیل می کنند هم کلیسا دارند و هم حتی حق دارند علیه مسلمانان ترکیه هرسال تظاهرات برگزار کنند و شعار مرگ بر ترک مسلمان سر دهند . 

 به این می گن دموکراسی از نوع ایرانی . 

 واقعا که هنر نزد ما ایرانیان است و بس !!!!!!!!!!!!!!!

قوم گرایی در قفقاز :

نهايتا اتحاد جماهیر شوروی به دلیل ضعف‎های ریشه‎ای داخلی و تحولات جهانی فروپاشید و در قفقاز جنوبی سه کشور مستقل آذربایجان، ارمنستان و گرجستان ایجاد شد در دوره شوروی مرزهای بین جمهوری ها و واحدهای سیاسی واداری قفقاز، عمدتاً بر مبنای قلمروهای قومی و نژادی ترسیم شده بود.

برخلاف کشورهای مستعمراتی آفریقا که پس از استقلال همان مرزهای دوران استعماری را پذیرفته و درگیری های مرزی را به حداقل رساندند، در قفقاز پس از فروپاشی شوروی، مرزها ، یکی از علل تنش بین واحدها بود.

سیاست رهبران شوروی پس از استالین نسبت به قومیت ها :

ارامنه قره باغ در اوائل سال 1963، طی طوماری از خروشچف تقاضای الحاق قره باغ به ارمنستان را نمودند. خروشچف خیلی زود متوجه شد که توجه به احساسات ملی و اعطای امتیاز به ملیت ها، نه تنها مسئله را حل نخواهد کرد، بلکه باعث تشدید احساسات ملی و رشد ناآرامی های قومی خواهد شد.

نقشه ارمنستان بزرگ  

 این نقشه توسط حزب اتحاد ملی ارمنستان ( حزب حاکم ارمنستان در حال حاضر ) منتشر گردید كه اهداف بلند مدت ارامنه را نشان ميدهد .

همچنانکه مشاهده میشود استانهای شمالی ایران از جمله اردبیل ؛ آذربایجان شرقی و غربی و نيز شرق ترکیه طبق این نقشه باید از مسلمانان بازپس گرفته شده و در اختیار ارمنستان قرار گیرد .  

اشغال يك پنجم ازخاك آذربايجان ( بالغ بر 16000 كيلومتر مربع ) كه تا كنون ادامه دارد و قتل عام اهالی مسلمان خوجالی ، قره باغ ، شوشا ، كلبه جر و دیگر نواحی آذربایجان و آواره شدن یک میلیون آذری  در راستای ایجاد ارمنستان بزرگ با حمایت روسیه صورت گرفت . ارمنستان بزرگترین پایگاه روسیه را با تجهیزاتی بالغ بر یک میلیارد دلار در خود جای داده است  

رجوع شود به کتاب ژئوپولیتیک قفقاز و سیاست خارجی ایران  

قفقاز و سیاست رهبران شوروی نسبت به قومیت‎ها

اتحاد جماهیر شوروی در زمان تأسیس با گستره‎ای وسیع از نظر جغرافیایی ولی متراکم از حضور ملیت‎های گوناگون بر ویرانه‎های امپراتوری فرو پاشیده تزارها بنا شد که این امر از لشگرکشی‎ها و جهانگشایی‎های مداوم تزارها حاصل آمده بود.

 این میراث تنش‎زا به علاوه رشد اقوام غیر روسی و افزایش مطالبات قومی و تاریخی آنان از نظام سیاسی حاکم رهبران اتحاد جماهیر تازه تأسیس را به اتخاذ سیاست‎هایی به منظور مدیریت حرکت‎های واگرایانه در چارچوب این اتحادیه وادار کرد. براساس آمار در ژوئیه 1990 اقوام غیرروس 22/49 درصد جمعیت 290938469 نفری اتحاد شوروی را تشکیل می‎داد.

ریشه یابی مناقشه قره باغ ( 2)

ازنظر ديني و مذهي نيز جمعيت منطقه شامل مسلمانان شيعه ، سني ، يزيدي ،بهاييان ،مسيحيان ارتدوكس و گريگوري و گرجي و نيز يهوديان ميباشد يعني هر سه دين آسماني با شاخه هاي انحرافي چون بهاييت را مشاهده مي كنيم . 

  مناقشه قره باغ  كه به عنوان مطالعه موردي انخاب گشته بر خلاف آنچيزي كه برخي گروهها به خصوص ملي گراهاي لائيك در ايران تبليغ ميكنند ، صرفا مناقشه اي قومي - ملي يا فرهنگي - زباني نبوده و به شدت رنگ مذهبي داشته است .

مساجدي كه در سرزمينهاي اسغالي به دست ارامنه ويران گشتند يا تبديل به محل نگهداري دام و طيور  شدند ، اسامي جلاله الله و اسامي اهل بيت ( ع)  كه مورد اصابت تير مستقيم قرار گرفتند و قرآنها و كتب مقدس اسلامي و شيعي كه آتش زده شدند ، كه ازشدت نفرت ارامنه عليه مسمانان و شيعيان  حكايت مي كند ، دليلي بر اين ادعاست .

ريشه يابي مناقشه قره باغ

مقدمه :